نویسنده: محمدجواد فرج الهی پنج شنبه، 08 شهریور 1397
ساعت 21:00

تاثیر مثبت بازی‌های رایانه‌ای بر ذهن انسان‌ مطلب ویژه

4.43 از 5

 تاثیر مثبت بازی‌های رایانه‌ای بر ذهن انسان‌

آیا بازی‌های رایانه‌ای می‌توانند موجب تقویت ذهن و روان‌درمانی شود و مشکلاتی هم‌چون افسردگی و اضطراب را برطرف کنند؟ بعضی‌ از گیمرها اینگونه اعتقاد دارند و ما در ادامه به دلایل این موضوع خواهیم پرداخت. با بازی‌مگ همراه باشید.

در چند وقت گذشته، ما در اغلب رسانه‌های اجتماعی و خبری شاهد گزارش‌های مبتنی بر مضررات بازی‌های ویدئویی بوده‌ایم. به عنوان مثال همین ماه گذشته بود که سازمان بهداشت جهانی اعتیاد به بازی‌های دیجیتالی را به عنوان یک بیماری به رسمیت شناخت. متن خبر کاملا مشخص و واضح بود و اصولا اعتیاد به هر چیزی مضر و یک بیماری است اما با توجه به بحث‌های پیرامون این مطلب، می‌توان گفت که این تصمیم سازمان بهداشت، به نوعی عجولانه و در پی فشار کشورهای شرقی آسیا خصوصا چین و کره جنوبی گرفته شده بود و دانشمندان همچنان نیازمند مطالعات بیشتر در زمینه هستند. هم‌اکنون نیز با وجود آنکه اعتیاد به بازی‌های دیجیتالی یک بیماری شناخته شده‌است، اما هم‌چنان علائم این بیماری و تعریف دقیق آن مورد تردید بسیاری از روان‌شناسان و روان‌پزشکان است.

این خبر هیزم آتشی شد برای کسانی که از ابتدا با بازی‌های رایانه‌ای مخالف بوده‌اند و سال‌ها بود که در برابر پذیرش آن به عنوان یک رسانه جدید، مقاومت می‌کردند. کسانی که عامل اصلی خشونت‌های جامعه‌ امروزی را بازی‌های دیجیتالی می‌دانند. حتی رئیس جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، هم یکی از این افراد است و در پی حوادث تروریستی پیش آمده در ایالات متحده، به جای آنکه مقصر را قوانین حمل اسلحه و لابی‌های بزرگ کنگره بداند، انگشت اتهام را به سمت بازی‌های دیجیتالی برد. به جز رئیس جمهور آمریکا و کشورهای شرق آسیا، افراد دیگری هم بر طبل انتقاد از بازی‌های رایانه‌ای می‌کوبیدند. هالیوودی‌ها و شبکه‌های تلویزیونی هم‌چون  HBOکه مخاطبان و منافع مالی خود را در خطر می‌دیدند، دست به کار شدند و بر فشارهای موجود بر صنعت گیم افزودند. کافیست یک سری به بخش خبری شبکه HBO که VICE News نام دارد، بزنید و متوجه شوید که چه تعداد گزارش در انتقاد از ویدئوگیمینگ تهیه و پخش کرده‌اند.

Game Violence

خلاصه هر چه که بود، ما در رسانه‌ها شاهد موج منفی از ضدیت‌ها با بازی‌های رایانه‌ای بوده‌ایم و هر روز خبر جدیدی از تحقیقات دانشمندان می‌آمد که اکثرا بر تاثیر منفی بازی‌های رایانه‌ای تاکید داشند و خطرات آن را خشونت، اعتیاد و افسردگی اعلام می‌کردند. این اخبار منفی نه تنها کمکی به وضعیت گیمرها نمی‌کرد بلکه موجب وخامت بیشتر شرایط هم می‌شد.

اما ما در این مقاله قصد داریم تا از این جوانب منفی ماجرا عبور کنیم و گریزی بزنیم به تاثیر مثبت بازی‌های رایانه‌ای بر سلامت روان انسان و نشان دهیم که بازی‌های رایانه‌ای می‌توانند تاثیرات مثبت هم داشته باشند و هشیار باشیم که تنها دیدگاه منفی در این باره وجود ندارد و باید تمام جوانب ماجرا را بررسی کرد.

استفاده از بازی‌ به عنوان یک روش ذهن درمانی اصلا ایده جدیدی نیست. در این رابطه تحقیقات زیادی توسط پروفسورها و دانشگاه‌های متعدد صورت گرفته است. یکی از این تحقیق‌ها نشان می‌دهد که بخش‌هایی از مغز ما به هنگام انجام بازی‌های ویدئویی، فعالیت بیشتری از خود نشان می‌دهند. یکی از این بخش‌ها با انگیزه و هدفمندی ارتباط دارد. احتمالا شما با سیستم پاداش و لذت مغز انسان آشنایی دارید، همان سیستمی که برای انسان هدف تعیین می‌کند، در راستای رسیدن به آن تلاش می‌کند و پس از دستیابی به هدف، فرد احساس خوبی دارد و لذت می‌برید.

بخش بعدی مغز که در حین بازی فعالیت بیشتری دارد، هیپوکامپوس است. هیپوکامپوس در واقع با حافظه انسان و یادگیری او سرو و کار دارد. احتمالا وقتی که به دنبال حل یک پازل یا معما هستید و یا شیوه‌های جدیدی از بازی کردن را می‌آموزید، این بخش فعال‌تر می‌شود. البته داشنمندان هنوز به قطعیت کامل در این زمینه نرسیده‌اند اما انجام بازی‌های دیجیتالی خصوصا از نوع فکری و پازل، می‌تواند به شما در یادگیری الگوهای جدید کمک کند و می‌تواند با تقویت هیپوکامپوس مغز، موجب پیشگیری از آلزایمر یا حتی درمان آن ‌شود! هم‌اکنون دانشمندان در حال تحقیق در این زمینه و طراحی بازی‌های دیجیتالی مخصوصی برای بیماران مبتلا به آلزایمر هستند.

مورد بعدی بخش کورتکس مغز است، کورتکس مغز با تمرکز، رفتار ارادی و برنامه ریزی مرتب است. به واقع بازی‌کردن موجب می‌شود تا شما بتوانید تمرکز بیشتری رو امورات خود داشته باشید و از طرفی هماهنگی دست‌ و چشم شما افزایش می‌یابد. همینطور بازی‌های استراتژیک، موجب می‌شود تا توانایی برنامه ریزی شما افزایش یابد و در مدیریت منابع موفق‌تر عمل کنید.

video games

حال برگردیم به بخش اول یعنی سیستم پاداش و انگیزه. محققان طی بررسی‌های خود متوجه شدند که سیستم بازی‌ها بدین گونه است؛ آن‌ها در ابتدا یک چالش، یک ماموریت و یا یک معما برای شما مقدر می‌کنند و از شما می‌خواهند که به حل این مسائل بپردازید. سپس بعد از آنکه ماموریت خود را انجام دادید، بازی به شما یک پاداش می‌دهد. ذهن انسان در اثر این پاداش، خوشحال می‌شود و با ترشح هورمون‌هایی در ما احساس خوبی ایجاد می‌گردد. احساس خوبی که در اثر دستیابی به سایر اهداف به ما سرایت می‌کند. مثلا شما در دوران مدرسه وقتی که نمره 20 می‌گرفتید یا در هنگام ورزش در مسابقه‌ی دو نفر اول می‌شدید، یک لذت خاصی را احساس می‌کردید. این لذت را می‌توان با شور و شعف کشتن یک باس دارک‌سولز مقایسه کرد. البته نه از نظر ازشی بلکه از نظر نوع کارکرد آن در ذهن انسان. برای مثال فرقی ندارد هدف شما خرید یک موبایل جدید باشد یا پاس کردن یک درس دانشگاهی یا کشتن یک باس، فرآیند لذت در هر 3 مورد مشابه است و همان سیستم پاداش و انگیزه در مغز، شما را سرخوش می‌کند. سیستم بازی‌ها نیز به همین شکل است، شما یک ماموریت را در بازی انجام می‌دهید و پس از انجام آن احساس سرخوشی می‌کنید چون سیستم پاداش و انگیزه ذهن شما فعال شده است. حال میزان این لذت بستگی به دیدگاه خود شخص دارد؛ اینکه آن هدف تا چه اندازه برای شخص مهم است و انگیزه او در رسیدن به آن چگونه می‌باشد.

اما چنین چیزی چگونه ممکن است برای مداوای بیماری‌های روانی یا ذهن درمانی مورد استفاده قرار گیرد؟ یک شخص افسرده و ناامید را در نظر بگیرید. افسردگی مراحل مختلفی دارد و در حادترین نوع خود، فرد حتی قادر به انجام کارهای عادی و روزمره خود نیست و آن‌ها را با سختی و مشقت فراوان به پیش می‌برد. در چنین شرایطی که انجام دادن یک کار معمولی هم برای فرد سخت و دشوار است، او می‌تواند با انجام بازی‌های دیجیتالی این حس را از خود براند. احساس کند که با انجام اهداف از پیش تعیین شده در بازی، می‌تواند کارهای بیشتری انجام دهد و نوعی از اعتماد به نفس به دست می‌آورد و او از اینکه توانسته یک چالشی را حل کند، احساس خوبی پیدا‌می‌کند. در واقع مغز ما با انجام بازی‌های دیجتالی، راه‌ مقابله با افسردگی را یاد می‌گیرد. ذهن ما یاد می‌گیرد که برای هر چالشی یک راه حل وجود دارد و به این ترتیب، توانایی حل مساله ذهن افزایش می‌یابد و در موقعیت‌های دشوارتر زندگی می‌تواند بهتر تصمیم‌گیری کند.

استرس و اصطراب نیز از دیگر مشکلات مهم و اثرگذار بر ذهن و روان انسان به شمار می‌آید. شاید برای شما جالب باشد که بدانید که یک استرس معمولی تا چه حد اثر منفی روی بدن انسان می‌گذارد. در ادامه تنها تعدادی از آثار منفی استرس مزمن را برای شما نام می‌بریم.

. مهم‌ترین اثر استرس بر بخش هیپوکامپوس مغز است، همان بخشی که قبل‌تر به آن اشاره کردیم، این بخش از مغز مسئولیت حافظه و یادگیری را بر عهده دارد و اگه شما مداوم در شرایط تنش‌زا و استرسی قرار داشته باشید، مغز شما به آهستگی تحلیل می‌رود و توانایی شما در فرآیند‌های یادگیری مختل شده و حافظه‌تان ضعیف‌تر می‌گردد. همیطور استرس کاری می‌کند تا بیشتر انرژی بدن را به طرف ماهیچه‌ها سرازیر می‌کند و انرژی کمتر به مغز می‌رسد. در صورت تداوم این وضعیت، شرایط مغز شما بدتر خواهد شد.

nervousbrain

. استرس با افزایش ضربان قلب و فشار خون همراه است. این فشار مضاعف بر قلب و عروق انسان، احتمال بروز سکته قلبی را افزایش می‌دهد.

. استرس سیستم ایمنی بدن‌ را ضعیف می‌کند و زمینه‌ برای رشد عفونت‌ها و میکروب‌ها در بدن فراهم می‌شود و انسان در مقابل بیماری‌هایی مانند آنفلونزا آسیب‌پذیرتر می‌شود.

. استرس مزمن باعت پیری زودرس می‌گردد و پوست، دندان و موی شما را تخریب می‌کند و پوستی چروکیده همراه با آکنه، ریزش مو و بیماری‌لثه از آثار زیان‌بار استرس هستند.

حال که با آثار منفی استرس آشنا شدیم، بهتر است بدانیم که راه‌های زیادی برای مقابله با استرس و فشار ناشی از کار روزانه وجود دارد. مواردی هم‌چون کتاب، موسیقی یا بازی‌های دیجیتالی می‌توانند کمک شایانی به ما بکنند تا با تمرکز بر یک جهان خارجی و به دور از معضلات دنیای اطراف خود، اندکی احساس آرامش کنیم و فکرمان را از دغدغه‌های روزانه دور کنیم و با یک تجدید قوا، ذهنی متمرکزتر، آرام‌تر و بانشاط‌‌‌‌ داشته باشیم. در واقع لزوما همیشه نباید به دنبال فواید مثبت بازی‌ها باشیم، گاهی هم لازم است به این نکته توجه کنیم که بازی‌های دیجیتالی، یک تفریح نسبتا سالم هستند و می‌توانند ما را از خطرات بسیاری دور نگه دارند و این خود یک نکته مثبت به حساب می‌آید.

آخرین ویژگی مثبت کشف شده در رابطه با بازی‌های رایانه‌‎ای، تاثیر آن بر خلاقیت است. از آنجایی که بازی‌ها خود توسط یک ذهن خلاق دیگر ساخته شده‌اند، تجربه‌ی آن‌ها به ما کمک می‌کند تا ضمن حضور در یک جهان خیالی، قوه‌ی تخیل خود را قوت ببخشیم و در این میان خلاقیت فرد نیز تقویت می‌شود. خلاقیت باعث می‌شود تا انسان در طول زندگی کاری و اجتماعی خود، از شیوه‌های جدیدی برای حل مسائل و مشکلات خود استفاده کند و یا طرح‌های جدیدی ارائه کند که در زمینه کاری، باعث موفقیت او شود.

در ادامه می‌خواهیم تعدادی از بازی‌هایی که می‌توانند برای روح و روان انسان مفید باشند و منجر به مثبت‌اندیشی شوند را برای شما بازگو کنیم.

Skyrim

The Elder Scrolls V: Skyrim

قطعا بسیاری از شما اسکایریم را بازی‌ کرده‌اید یا حداقل با آن آشنایی دارید اما آیا تا به حال به اثرات مثبت بازی‌های نقش آفرینی هم‌چون اسکایریم بر مشکلات روحی-روانی فکر کرده‌اید؟ در بازی‌های نقش‌آفرینی شما برای مدتی به جای یک شخص دیگری قرار می‌گیرید و احتمالا قهرمان یک دنیای فانتزی خواهید بود. قهرمانی که از پس هر مشکل و چالشی برمی‌آید، ترس در قلب او جایی ندارد و به خوبی برای موانع پیش‌روی خود آماده است. تصویراین قهرمان کاملا متضاد با شخصیت افسرده‌ای است که حتی امورعادی زندگی‌هم برای او سخت و طاقت فرسا بوده و او در مواجه با وظایف خود قاطعیت ندارد و همه‌ی این‌ها در نظرش مانند کوه کندن است.

اسکایریم و سایر بازی‌های نقش آفرینی، به شما اجازه می‌دهند که سرنوشت شخصیت خود را کنترل کنید و همینطور با لول-آپ به شما پاداش می‌دهند. در اثرهمین ارتقای شخصیت، شما قوی‌تر و قدرتمندتر می‌شوید. چنین موردی برای افراد افسرده در دنیای واقعی اتفاق نمی‌افتد. برعکس در دنیای واقعی، مواجه با چالش‌ها ممکن است فرد را ضعیف‌تر کند حتی اگر در نهایت بر چالش پیش‌رویش غلبه کند. این اثر مثبت بازی‌های رایانه‌ای را نباید فراموش کرد.

stardew valley collectors edition

Stardew Valley

بازی Stardew Valley در مورد یک مزرعه کشاورزی است که شخصیت اصلی داستان آن را از پدربزرگش به ارث برده و بازیکن این آزادی را دارد که در فراغ بال و به دور از تنش‌ها و فشارهای زندگی شهرنشینی، روی مزرعه خود کار کند. در این مزرعه خبری از قبض برق، اجاره منزل، وام بانک و شغل کارمندی خسته کننده نیست. بازیکن در نهایت خلوت و آرامش زندگی‌کند. او روزش را با آبیاری گیاهان و غذا دادن به حیوانات مزرعه شروع می‌کند و بعد از آن، تقریبا باقی روز را بیکار است و این آزادی را دارد تا کارهای دیگری انجام دهد که هرکدام یک پاداش مخصوص دارد. با موسیقی آرامش‌بخش و طرح گرافیکی جذاب و نوستالژیک بازی، بازیکن آرامش محض را احساس خواهد کرد.

در  Stardew Valley، ماموریت‌های خاصی وجود دراد که هر کدام یک پاداش دارند. بازیکن وقتی توت‌فرنگی می‌کارد، احساس رضایت می‌کند چون می‌داند کا با فروش محصولات آن چقدر درآمد کسب خواهد کرد و این به بازیکن احساس دستیابی به یک دستاورد بزرگ را القا می‌کند. فرد درک خواهد کرد که برای بدست آوردن هر چیزی باید تلاش کند و در اثر تلاش خود، می‌تواند به پاداش برسد و نتایج خوبی کسب کند. چنین احساسی می‌تواند به درمان مشکلات روحی-روانی کمک کند.

مساله بعدی این است که بازی، هیچ فشاری به بازیکن نمی‌آورد و برای او زمان و محدودیتی برای انجام کارها تعیین نمی‌کند و بازیکن تا هرجا که خودش توان دارد، کار می‌کند. اگر او امروز محصولاتش را برداشت نکند، می‌تواند فردا، پس فردا و یا هفته بعد آن را انجام دهد. این روند روتین روزمره، بازی را به یک بازی درمانی ‌برای افسردگی و اضطراب تبدیل کرده است.

Firewatch

Firewatch

فایرواچ یک عنوان بسیار هیجان انگیز است که در طی آن شما با هنری همراه می‌شوید؛ شخصی که قرار است نگهبان یک جنگل ملی باشد و شما چالش‌های درونی او را دنبال خواهید کرد. این بازی کاملا در فضای‌ باز و در دل طبیعت جریان دارد. زمانی‌ که در جنگل‌های وسیع قدم‌ می‌زنید، با دوربین‌تان از مناظر عکس می‌گیرید، برگ‌های رقصانی که از درخت جدا شده‌اند را تماشا می‌کنید و یا پروانه‌های را می‌بنید که بال زنان دور شما می‌چرخند؛ همه این‌ها موجب می‌شوند احساس آرامش فوق‌العاده‌ای داشته باشید و جذب تک‌ تک لحظات بازی‌ شوید.

فایرواچ هم‌چون یک پناهگاهی است که ‌‌‌‌‌‌برای فرار از زندگی و مشکلاتش، می‌توان به آن پناه برد. این بازی می‌تواند برای افراد مبتلا به آگروافوبیا و انزواطلب، مفید باشد و مکان امنی برای آن‌ها فراهم کند تا به اکتشاف چیزهای جدید بپردازند بدون آنکه مجبور شوند از خانه بیرون بروند. اما نباید فراموش کرد که بزرگ‌ترین درسی که فایرواچ به ما می‌آموزد این است که باید در زمان حال زندگی کرد و برای مدتی، نگرانی‌ها و مشغله‌های زندگی را از ذهن خود دور کنیم. این یک درس مهم برای افرادی است که دائما در اضطراب هستند و لحظه‌ای آرامش ندارند؛ همینطور کسانی که بیماری‌هایی مرتبط با اضطراب دارند.

portal 2

Portal 2

در زندگی واقعی، ما به گونه‌ای توسط قوانین فیزیکی تسخیر شده‌ایم که اصلا متوجه این قوانین نیستیم و آن‌ها را نادیده می‌گیریم. پورتال اینجاست تا عادات فکری ما را تغییر دهد! ذهن ما را از این حالت کرختی و سستی دربیاورد. پورتال با آن معماها و چالش‌های فکری خود کاری می‌کند تا طرز تفکر و نوع‌ نگاه‌تان‌ حتی به ساده‌ترین مسائل نیز تغییر کند. شرایط را به گونه‌ای دیگر ببیند و برای هر مشکلی به دنبال یک راه حل جدید و ابتکاری باشید. پورتال ذهن شما را خلاق می‌کند و با ضربه‌ای که به ذهن شما وارد می‌کند، طرز دید جدیدی را به شما می‌آموزد و این خود موجب افزایش خلاقیت و ابتکار فرد می‌شود. از طرفی با وجود ایده‌های جدیدی که در پورتال وجود دارد، این بازی می‌تواند به عنوان یک راه پیشگیری از آلزایمر و زوال عقل مورد استفاده قرار بگیرد.

Super Mario

Super Mario

شاید برایتان عجیب باشد که سوپر ماریو هم می‌تواند یک بازی خوب برای روح و روان شما باشد! فرقی میان‌ نسخه‌های مختلف آن نیست، هر کدام از عناوین سوپر ماریو یک دنیای شاد، جذاب و رنگارنگ دارد که عاری از هرگونه خشونت و خونریزی هستند. شخصیت‌ها هرچند به ندرت صحبت می‌کنند، اما بامزه و جالب هستند. دوستان شما هم‌چون تاد، با هیجان و مهربانی با شما ارتباط برقرار می‌کنند. در نسخه آخر ماریو، سازندگان پا را فراتر گذاشته‌اند و کاری کرده‌اند که دشمنان‌تان هم تسخیر شده و دوست شما بشوند! این محیط فوق‌العاده صمیمی، دوست داشتنی و شاد می‌تواند برای ساعت‌ها شما را غرق خود کند بدون آنکه شما را عصبی کند و یا ماموریت‌ها و موانع سختی در پیش‌رویتان قرار دهد. ماریو می‌تواند گریز خوبی باشد از یک زندگی پراسترس و پرتنش روزانه تا برای چند دقیقه‌ای با فراغ بال و خیالی آسوده در دنیای شاد و رنگارنگ آن غرق شوید و اضطراب را از خود دور کنید.

Journey

Journey

جرنی نه تنها گل سرسبد لیست‌ ما بلکه قلب تپنده‌ی صنعت گیم است. جرنی یک اتفاق و تحولی بود که تا قبل از خود نمونه نداشت و بعد از آن هم هرگز تکرار نشد. محیط و اتمسفر و موسیقی و محتوای بازی به قدری در هم تنیده‌اند که نمی‌توان آن‌ها را از هم جدا کرد. این مجموعه‌ی خوش‌ساخت از موسیقی فوق‌العاده، اتمسفر خیره کننده و گیم‌پلی ساده و مفهومی، یک روایت عارفانه و عاشقانه‌ای زیبا ساخته که بعد از تجربه‌ی آن هرگز فراموشش نخواهید کرد. جرنی یک روایت منسجم و ساده و زیبا اما دقیق از روند زندگی، هستی و بودن است. زاده شدن از روح الهی، حرکت به سمت مبدا با مشیت الهی و در نهایت یکی شدن با سرچشمه هستی از مفاهیم عرفانی این بازی است؛ درست مانند آن ماجرای معروف پروانه و شمع که پروانه در اثر عشق به دور شمع می‌چرخد و به آن نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود تا اینکه در نهایت در شمع می‌سوزد و با آن یکی می‌شود. این قصه، قصه‌‌ی زندگی‌ انسان‌ها، گیاهان و حیوانات و تمام ذرات موجود در هستی است. آن‌ها از یک مبدا زاده شدند اما خود نمی‌دانند ولی یک نوع اراده و غریزه در وجودشان قرار دارد که آن‌ها را به طرف جلو هل می‌دهد.در واقع طبق فلسفه ارسطو، هر ماده‌ای یک صورت و یک غایت دارد و سعادت هر ماده آن است که از صورت به غایت خود حرکت کند. یک دانه سیب بی‌اختیار از صورت بالقوه خود که دانه بودن است، به یک درخت سیب که غایتش است حرکت می‌کند و این غایت در تمام ذرات هستی وجود دارد. جرنی نیز همین داستان را برای ما توضیح می‌دهد؛ با زبانی ساده، آرامبخش و دلگرم کننده. جرنی به ما یاد می‌دهد که حرکت رو به جلو چقدر مهم است. جرنی به ما یاد می‌دهد که در ورای هر چیزی هدفی  بوده و بیهوده به وجود نیامده است. این یک طرز فکر مثبت و ایده‌آل برای زندگی کردن است و یک نوع دید جدید به انسان می‌دهد و کاری می‌کند تا نگاه انسان به هستی تغییر کند و این نه تنها برای افراد افسرده، مضطرب و شکاک مفید است بلکه برای هر روح و روانی مثل یک غذای مقوی و سالم می‌ماند.

در نهایت از شما خواننده گرامی بابت مطالعه مطلب تشکر می‌کنم و این سوال را می‌پرسم که آیا شما هم این تاثیرات مثبت بازی‌ها را در خود احساس کرده‌اید؟ آیا بازی‌های دیجیتالی به شما کمک کرده‌اند تا احساس بهتری داشته‎‌ باشید و در سختی‌های زندگی مانند یک مرهم برای زخم‌های‌تان بوده‌باشند؟

منابع:

dualshockers

deccanchronicle

و ...

  • هیچ نظری یافت نشد
لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید و یا ثبت نام کنید.