یادداشتی برای فیلم Murder on the Orient Express
داستانهای آگاتا کریستی همیشه از جذابیت خاصی برخوردار بوده است و همواره علاقهمندان با داستانهای جنایی و پر رمز و راز را راضی کرده و برای آنها جذابیت داشته است. در میان تمام مجموعه داستانهای او، سری داستانی کارآگاه معروف، هرکول پوآرو، طرفداران بیشماری داشته و همه ما به واسطه مجموعه تلویزیونی پوآرو که از صدا و سیما پخش میشد، با اکثر داستانهای این کارآگاه نابغه آشنایی داریم.
یکی از متفاوتترین داستانهای مجموعه پوآرو، رمان جنایی «قتل در قطار سریعالسیر شرق» (Murder on the Orient Express) است. این داستان چندین بار به فرمهای مختلف اقتباس شده و شاید بهترین اقتباس سینمایی آن تا کنون، ساخته «سیدنی لومت» فقید باشد که نامزد و برنده جایزه اسکار در بخش بازیگری بود. آخرین اقتباس سینمایی این داستان فیلمی است ساخته «کنت برانا» (Kenneth Branagh) با بودجه 55 میلیون دلاری که در آن «جانی دِپ» ایفای نقش کرده و کنت برانا در نقش هرکول پوآرو بازی میکند. با نقد فیلم قتل در قطار سرسعالسیر شرق (Murder on the Orient Express) همراه بازیمگ باشید.
تریلر رسمی فیلم قتل در قطار سریعالسیر شرق (Murder on the Orient Express) محصول سال 2017 کمپانی فاکس قرن بیستم
بارزترین تفاوت نسخهی سال 2017 فیلم «قتل در قطار سریعالسیر شرق» با نسخههای قدیمی و اقتباس تلویزیونی آن، چهره متفاوت هرکول پوآرو است که در همان نگاه اول توی ذوق میزند. با دیدن اولین سکانس حضور پوآرو در فیلم کمی تعجب میکنید، چرا که آن چهره همیشگی که از این کارآگاه بلژیکی سراغ داشتهاید را نخواهید دید.
چهرهپردازی متفاوت هرکول پوآرو در این فیلم نه تنها شما را به خودش جذب نخواهد کرد، بلکه دائماً در تمام طول فیلم در تقلا هستید که آن چهره قدیمی پوآرو را که توسط «آلبرت فینی» (Albert Finney) و «دیوید سوشِی» (David Suchet) به خوبی ایفای نقش شده بود، از ذهن پاک کرده و تصویر جدید او را جایگزین کنید؛ اما این فرآیند تا انتهای فیلم ادامه خواهد داشت و این چهره جدید نمیتواند جای خود را در ذهن تماشاگر پیدا کند. نه فقط هوش سرشار پوآرو معرف شخصیت او است بلکه سبیلهای خاص او نمادی از این شخصیت است که به شکل بسیار نافرمی در این فیلم جدید چهرهپردازی شده است. هنوز هم هیچ دلیلی برای این نوع چهرهپردازی شخصیت پوآرو پیدا نمیکنم جز اینکه کارگردان فیلم فقط خواسته است متفاوت باشد!
فیلم از حیث بازیگری نیز چنگی به دل نمیزند. هرچند تهیهکنندگان فیلم برای جذب مخاطب در تبلیغات فیلم به کرات از چهره «جانی دِپ» استفاده کردند، ولی نقش وی در طول فیلم کوتاه است در حالی که این نقش را هر بازیگر دیگری نیز میتوانست ایفا کند. البته که فیلم از بازیگران مطرح دیگری نیز بهره برده است اما ساختار ضعیف باعث شده هیچکدام از آنها کاراکتر خود را به خوبی بازی نکرده و داستان را به پیش ببرند و این نکته منفی بزرگی برای فیلم به حساب میآید.
علیرغم مشکلاتی که گفته شد، قتل در قطار سریعالسیر شرق در بخش دیداری خود تصاویر زیبایی را به نمایش میگذارد. جلوههای ویژه و طراحی صحنه این فیلم در کنار تدوین مناسب، کارکرد مهمی در ایجاد فضایی مرموز و ایجاد حس تعلیق در تماشاگر داشته و اتمسفری گیرا و جذاب برای مخاطب خود ایجاد کرده است. طراحی لباس این فیلم نیز مانند دیگر بخشهای بصری آن زیبا است ولی هیچکدام از این ویژگیهای مثبت نمیتوانند خلأ ساختار ضعیف اثر و چهرهپردازی نه چندان دلچسب آن را پر کرده و مخاطب را به فیلم جذب کنند. در بخش موسیقی و صدا نیز با یک اثر متوسط روبهرو هستیم که نه خوب است نه بد! موسیقی فیلم حرفی برای گفتن ندارد و نمیتواند تماشاگر را در بزنگاه داستانی، آنطور که شایسته است، وادار به واکنش احساسی کرده و موجب برقراری ارتباط عاطفی بین اثر و مخاطب شود.
قتل در قطار سریعالسیر شرق به کمک داستانی اقتباسی از یکی از بهترین آثار آگاتا کریستی، تنها اثری متوسط است که به جز تصاویر دیدنی و اتمسفری گیرا حرف دیگری برای گفتن ندارد. البته اگر پیش از این نسخههای دیگر این داستان را ندیده و پوآرو را نمیشناسید، این فیلم میتواند برایتان جذاب باشد، ولی اگر شما هم مانند من با مجموعه پوآرو سالهای گذشته خود را سپری کرده باشید، به هیچ وجه نخواهید توانست با فیلم و شخصیتهای آن، به خصوص هرکول پوآرو افسانهای، ارتباط برقرار کنید. با این اوصاف اگر از طرفداران داستانهای جنایی و کارآگاهی هستید و در آخر هفته خود فیلم دیگری برای تماشا سراغ ندارید، دیدن قتل در قطار سریعالسیر شرق خالی از لطف نیست و میتواند برای مدت کوتاهی شما را سرگرم کند.
نظرات (2)