در اپیزود آغازین فصل دوم سریال Westworld جزییات قیام بزرگ اندرویدهای پارک وست‌ورلد را به طور کامل مشاهده کردیم. اتفاقاتی که سریال Westworld را در مسیر جدید خود قرار داد و ماجراهای تازه‌ای را کلید زد. اپیزود اول فصل دوم، بیشتر جنبه بازنگری اتفاقات گذشته و سر در آوردن از معمایی بود که در اپیزود پایانی فصل قبلی مطرح شد. اما اپیزود دوم، آغازی برای اتفاقات بزرگ فصل دوم است و ماجراهای اصلی سریال در این فصل را استارت می‌زند. اندرویدهای پارک وست‌ورلد به سطح جدیدی از خودشناسی رسیده‌اند و انقلاب بزرگی که این اواخر در درونشان شکل گرفته، گسترده‌تر از قبل شده است و مدام افراد بیشتری را در بر می‌گیرد. دلورس، رهبر بزرگ این انقلاب به حساب می‌آید و به عنوان کاراکتر کلیدی فصل دوم سریال تا به اینجای کار، حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. در ادامه این مطلب با ما در بازی‌مگ همراه باشید تا به بررسی کلی قسمت دوم فصل دوم سریال Westworld بپردازیم.
دلورس و میو دیدا بسیار ناامیدکننده‌ای با یکدیگر داشتند و به نظر می‌رسد که چالش‌های مشترکشان را به زمان دیگری موکول کرده‌اند.
اپیزود دوم فصل دوم سریال Westworld از دو خط داستان موازی تشکیل می‌شود که انتظار می‌رود در اپیزودهای آینده، در هم تنیده شوند و یک ماجرای اصلی را دنبال کنند. از طرفی دلورس و تدی را داریم که همراه با آنجلا و گروهی از هفت‌تیرکش‌های وست‌ورلد، یک جوخه قدرتمند را تشکیل داده‌اند و هدفی را دنبال می‌کنند که در انتهایش به تصرف دنیای انسان‌ها ختم می‌شود. دلورس از حضور یک ارتش حدودا 800 نفری از انسان‌ها در نزدیکی‌شان باخبر شده است و حالا با مراجعه به گروه‌های مختلف می‌خواهد نیروهای مورد نیاز برای مقابله با ارتش مذکور را جمع‌آوری کند. قصد لو دادن جزئیات داستانی این اپیزود را ندارم، اما در این قسمت، سریال ارجاعی به ماجرای شام آخر عیسی دارد که بسیار موشکافانه و هوشمندانه در حوادث این اپیزود جای گرفت و مفاهیم عمیق زیادی را به دنبال داشت. دلورس تاحدودی در جمع‌آوری ارتش مورد نیازش موفق می‌شود و با یک دورخیز قدرتمندانه، به سمت ارتش بزرگ نیروهای امنیتی پارک حرکت می‌کند.
از طرفی دیگر ویلیام سیاه‌پوش را داریم که هنوز هم درگیر بازی‌های زیرکانه و مرموز رابرت است و نمی‌تواند از آن‌ها خارج شود. ویلیام که حالا دوست قدیمی‌اش لورانس را در کنارش دارد، در جهت رسیدگی به اهدافش همانند دلورس به دنبال جمع‌آوری نیرو است. اما ظاهرا رابرت ویلیام را وارد یک بازی تک‌نفره کرده و نمی‌خواهد به این زودی‌ها کسی را به عنوان کمک‌حالش برای او در نظر بگیرد. در قسمتی از ماجراهای ویلیام در این اپیزود، شاهد حضور بازیگر معروف سریال Breaking Bad یعنی جیانکارلو اسپوزیتو بودیم که در نقش هفت‌تیرکشی به نام ال لوزا در سریال حاضر شد و متاسفانه حضور کوتاهی هم داشت. ماجرای ال لوزا و سربازانش در این اپیزود و اتفاقی که برای ویلیام افتاد، همه و همه در کنار هم جمع شده بودند تا با تاکید زیادی به ویلیام یادآوری کنند که او در مسیر رسیدن به اهدافش تنها است و قرار نیست کسی به کمک او بیاید. البته تا اینجای کار لورانس را به عنوان همراه او در سریال داریم که به گمانم به علت همکاری‌هایش در فصل قبلی، رابرت تاحدودی در حق ویلیام تخفیف قائل شده و اجازه همراهی ویلیام توسط لورانس را صادر کرده است.
ظاهرا این همان زندگی آرامی است که میو دنبالش می‌گردد!
یکی دیگر از اتفاقات مهم قسمت دوم فصل دوم سریال Westworld، دیدار دلورس و میو به اتفاق افرادشان بود. با اینکه انتظار می‌رفت این دو کاراکتر مهم سریال بنا بر اهدافی که در فصل قبلی و در طول این انقلاب دنبال می‌کردند، با یکدیگر متحد شوند، شاهد اختلاف نظر بسیار شدیدی بین دلورس و میو بودیم و اینطور که به نظر می‌رسد نباید انتظار اتحاد این دو کاراکتر با یکدیگر را داشته باشیم و کاملا مسیرشان از هم جدا شده است. ظاهرا میو خواستار یک زندگی معمولی و دور از دغدغه است و نمی‌خواهد همانند دلورس که خواستار تصرف دنیای انسان‌هاست، باری دیگر زندگی‌اش را در آشوب و جنگ فرو ببرد و می‌خواهد اندکی آرامش به دنیای پیرامونش تزریق کند. اینطور که پیداست، میو با هدف پیدا کردن محل جدید و آرامی برای تشکیل یک زندگی معمولی، به مکان‌های جدیدی سفر خواهد کرد و احتمالا پارک شوگان، همان مکان مورد نیازی است که میو دنبالش می‌گردد.
و اما دلورس. این زن جوان و جنگجوی جاه‌طلب، ظاهرا تا حد زیادی از انسان‌ها کینه به دل گرفته است و می‌خواهد به هر قیمتی که شده دنیای انسان‌ها را تصرف کند. او در این مسیر آنجلا را در کنار خود دارد. کاراکتر عصبانی و خشمگینی که پرده از ماهیت واقعی گلوری و آن چیزی که در آن سوی دره وجود دارد، برداشت. ظاهرا آن سوی دره هر چیزی که هست، یک سلاح بسیار قدرتمند است که حالا دلورس و افرادش می‌خواهند به آن دست پیدا کنند.
و این هم همان شام آخر جالبی که به شکل خلاقانه‌ای در این اپیزود جای گرفته بود.
به طور کلی قسمت دوم سریال Westworld همان چیزی بود که فصل دوم این سریال به آن نیاز دارد. اپیزودی که کاراکترهای سریال را در مسیرهای منحصربه‌فردشان قرار می‌دهد و اتفاقات پیش روی فصل دوم را پی‌ریزی می‌کند. علی‌رغم اپیزود قبلی، در این قسمت برنارد حضور پررنگی نداشت و تنها شاهد فلش‌بک‌هایی به گذشته بودیم که در آن برنارد درحال نشان دادن دنیای پر زرق و برق انسان‌ها به دلورس است و دلورس هم جز زیبایی هیچ چیز دیگری را نمی‌بیند! سریال Westworld در فصل دومش مسیر بسیار جذابی را دنبال می‌کند که مطمئنا در قسمت‌های پیش رو تا حد زیادی به جذابیت‌هایش افزوده خواهد شد. نویسندگی این اپیزود برعهده جاناتان نولان و کارلی ری بوده و وینسنزو ناتالی هم عهده‌دار وظیفه کارگردانی آن بوده است.
نظرات